نوشته شده توسط: شهید کاظمی
اعتکاف تمرین انقطاع از غیر
وجود آدمی، همانند پاره خطی است که از دو سو، تا بی نهایت، قابل امتداد است و انسان مختار، بر سر دو راهی انتخاب، ناگریز از گزینش است. آیا به سوی فلاح برود و یا راه ضلالت را در پیش گیرد؟ در این میان، عده ای فلاح را برگزیده و در رسیدن به مقصد، از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند. در بیابان، گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
اعتکاف تمرین انقطاع از غیر
وجود آدمی، همانند پاره خطی است که از دو سو، تا بی نهایت، قابل امتداد است و انسان مختار، بر سر دو راهی انتخاب، ناگریز از گزینش است. آیا به سوی فلاح برود و یا راه ضلالت را در پیش گیرد؟ در این میان، عده ای فلاح را برگزیده و در رسیدن به مقصد، از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند. در بیابان، گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
در این مسیر، معتکفان تا بدانجا پیش می روند که زمزمه زیبای "اِلهی هَب لِی کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلَیکَ" به گوش جان می شنوند. پس خدایا به من کمال انقطاع به سوی خود را هدیه کن؛ یعنی همان رستگاری واقعی و فلاح حقیقی را. بنابراین اعتکاف و خلوت گزینی در منزل دوست نخستین گام برای رسیدن به این مقصد بزرگ انسانی است .
تعریف اعتکاف کلمه اعتکاف از ریشه عکف است. اهل لغت برای این ریشه، معانی گوناگونی ذکر نموده اند. از جمله: رویکرد به چیزی با توجه و مواظبت، اقبال به چیزی بی آن که روی از آن برگردد، محبوس و متوقف کردن چیزی، اقبال و ملازمت بر چیزی از روی تعظیم و بزرگداشت آن، التزام به یک مکان و اقامت در آن، اقامت، ملازمت و مواظبت، حبس و توقف. پیشینه اعتکاف اعتکاف عبادتی است که در ادیان دیگر نیز وجود دارد. اما آیا اعتکاف در آن ادیان، همانند اعتکاف در اسلام است یا کیفیت و شرایط اعتکاف در آنها فرق می کند؟ اعتکاف در ادیان دیگر کسی به درستی نمی داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است. همانقدر می دانیم که خداوند در قرآن به پیامبر بزرگ خود ابراهیم خلیل الله و پسرش اسماعیل (ع) دستور می دهد که خانه مرا پاک کنید از برای طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران. پس یقیناً این عبادت در آن زمان وجود داشته و مورد رضایت خداوند نیز بوده است. اعتکاف در اسلام: سیره پیامبر پیامبر اسلام (ص) هر از چند گاهی به دور از غوفای مکه و سر و صدای مردم و هیاهوی بت پرستان، خود را به غار حراء می رسانید و به پرستش معبود حقیقی مشغول می شد. در شبی از شبها در حالی که محمد (ص) معتکف کوی دوست بود، صدایی شنید. آری جبرئیل از آسمانها جواب همه پرسشهای پیامبر (ص) را در دفتری از نور به زمین آورده بود؛ دفتری که نسخه شفا بخش همه در دهان بشری بود. "ای انسان براستی موعظه ایی از سوی پرودگارتان برای شما آمده و آن شفای دردهای شما و هادی و رحمتی برای عالمیان است. (یونس:57)" اعتکاف در ایران سنت اعتکاف در طول تاریخ کم و بیش در ایران اسلامی، برپا می شده ولی از پیشینه آن در ایران، قبل از دوران صفویه، چیز زیادی در دست نیست . آنچه به صورت مستند وجود دارد برپایی این سنت الهی در دوران صفویه می باشد که به همت بلند شیخ لطف الله میسی و شیخ بهائی، در دو پایتخت صفویه، یعنی قزوین و اصفهان صورت گرفته است. اهداف اعتکاف هدف از اعتکاف را باید از دو منظور جستجو نمود. 1- هدف از عبادت چیست؟ 2- هدف از عبادت اعتکاف چیست؟ 1- چرا خداوند ما را به عبادت خود دعوت می کند؟ و چرا عرفا مشتاق عبادت خدایند و از عبادت و راز و نیاز با خدا، لذت می برند؟
مجموع تعاریف بالا را می توان، در یک تعریف خلاصه کرد: "اعتکاف به معنی اقامت گزیددن در جایی است به طوری که فرد معتکف خود را محبوس و ملتزم به آن مکان بداند و این التزام ناشی از اهمیت و عظمت آن موضع باشد."
بنابراین آنچه باعث تفاوت میان اعتکاف و سایر اقامتها می شود این است که در اعتکاف، یک نحوه توجه و رویکردی وجود دارد که مانع اشتغال فرد به امور دیگر، غیر از آنچه که به او روی کرده می شود.
اما تعریف اصطلاحی اعتکاف: امام خمینی (ره) در تعریف اعتکاف می گویند: "وَ هُوَ اللَّبَثُ فِی المَسجِدِ بِقَصدِ التَعّبُدِ بِهِ وَ لا یعتَبَرُ فِیه ضَمُّ قَصدِ عِبادَةٍ اُخری خارِجَةً عَنهُ وَ اِن کانَ هُو الاَحوِط؛ اعتکاف، ماندن در مسجد به نیت عبادت است و قصد عبادت دیگر، در آن معتبر نیست. اگر چه احتیاط مستحب نیت عبادتی دیگر، در کنار اصل ماندن می باشد.
ارکان اعتکاف: ارکان عبادت یعنی اجزایی که اگر عمداً یا هوا ترک شوند، آن عبادت باطل می شود. اعتکاف نیز ارکانی دارد که عبارت اند از 1) نیت؛ 2) توقف در مسجد جامع شهر یا مساجد چهار گانه معروف؛ 3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف؛ 4) روزه دار بودن معتکف در ایام اعتکاف. توضیح بیشتر درباره ارکان و سایر شرایط اعتکاف در فصلهای آینده خواهد آمد.
به درستی معلوم نیست که اعتکاف در ادیان دیگر، دارای چه شرایطی بوده، به ویژه اینکه با تحریف ادیان آسمانی قبل از اسلام، بسیاری از عبادات آنها، به فراموشی سپرده شده و جز صورتی بی روح از آنها باقی نمانده است.
آنچه از قرآن به صراحت دریافت می شود اصل وجود عبادتی به نام اعتکاف است که در بسیاری از ادیان الهی، از جمله اسلام، وجود داشته است و اما چه کیفیتی و چه شرایطی، اطلاعی در دست نیست.
آیا رهبانیت در مسیحیت همان اعتکاف است؟ رهبانیت به معنی خلوت نشینی، گوشه گیری و پرهیز از دنیا و پرداختن به عبادت . اموری همچون خدمت به بیماران صعب العلاج و امثال آن، یکی از رایجترین آداب و مناسک آیین مسیحیت به شمار می رود که در ظاهر شباهتهایی با اعتکاف دارد.
قرآن کریم به وجود این عمل در میان مسیحیان اشاره نموده و به طور ضمنی آن را تأئید می نماید. "وَ جَعَلنا فِی قُلوبِ الذّینَ اتَّبَعُوهُ رَأفَةً وَ رَحمَةً وَ رَهبانِیةً اِبتَدَعوُها ما کَتََبناها عَلَیهِم و در قلبهای کسانی که از مسیح پیروی می کنند، رأفت و رحمت و رهبانیت قرار دادیم، عملی که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننمودیم (حدید: 27)."
با توجه به معنای آیه معلوم می شود که رهبانیت عبادتی است که پایه گذاری و جعل آن از سوی مسیحیان بوده که برای قرب بیشتر به خداوند به آن عمل می کردند و حال آنکه اعتکاف یک عبادت شرعی در ادیان سابق بوده است.
با دقت در حوادث تاریخی، در می یابیم که مسیحیان مؤمن برای پرستش خداوند و در امان ماندن از آزار یهودیان و بت پرستان، گوشه های خلوت را انتخاب و به راز و نیاز با پروردگار مشغول می شدند. جریان اصحاب کهف نیز از این قرار است.
برای وضوح مطلب، نظری به پیشینه اعتکاف افکنده و رد پای آن را تا امروز پی می گیریم. با توجه به آیه 125 سوره بقره، نتیجه می گیریم که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می شده. البته کیفیت و چگونگی مناسک آن معلوم نیست – و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می ورزیدند و لذا ابراهیم و اسماعیل (ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. واگذاری این مسؤولیت خطیر به آنها، گواه بزرگی بر اهمیت عباداتی چون حج، اعتکاف و نماز در پیشگاه خداوند است.
علامه مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی می نویسد: سلیمان (ع) در مسجد بیت المقدس اعتکاف می کرد. آب و خوراک برای آن حضرت فراهم می شد و او در آن جا به عبادت می پرداخت.
حضرت موسی (ع) با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه :83و84).
بیت المقدس از مکانهایی بود که همواره عده زیادی از انسانها، برای اعتکاف در آن گرد می آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا (ع) بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می نمود حضرت مریم (ع) است. قرآن در این باره می فرماید: "وَ کَفّلَها زَکَریا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او (مریم) را زکریا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او می رفت برای او غذایی مهیا می دید (عمران:37)."
از قرآن مجید (مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم (ع) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر می برد.
علامه طباطبائی می فرماید: گویا مقصود از دوری مریم از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است.
طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب می جسته اند.
اجداد پیامبر اسلام (ص) از پیروان دین حنیف به شمار می روند. اعتکاف در غارها و بیابانها و کوهها، به عده ای از این حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهای خلوتی که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس می کردند و جز برای نیازهای شدید و ضروری، از آن خارج نمی شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستی پرداخته و در جستجوی راستی و حقیقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول می شدند.
پیامبر (ص) نیز مانند خود بر دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم (ع) بود و عبادات متداول آن دین و از جمله اعتکاف را برپا می داشت.
قبل از بعثت حضرت محمد (ص) نیز غار حراء محل عبادت و راز و نیاز بود، حضرت رسول اکرم (ص) نیز به اعتکاف در آن مکان مشغول می شدند و در اندیشه سرنوشت بشریت فرو می رفتند. اندیشه ها و سؤالاتی چون: آیا ظلم آدمی به خویشتن به پایان می رسد؟ چه زمان بتان خود تراشیده، در هم کوبیده خواهند شد؟ بالاتر از همه بت درون آدمی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟
پس از بعثت و بعد از هجرت، پیامبر فرصتی دوباره می یابد تا به اعتکاف روی آورد و خلوتی با خدای خود داشته باشد. این بار اعتکاف را در مسجد النبی پی می گیرد. مدینه هرگز زمزمه های عاشقانه پیامبر (ص) را فراموش نمی کند. هنوز تموج صدای او از لابلای ستونهای مسجد النبی، به گوش می رسد. کافی است گوش دل بسپاری، به راحتی خواهی شنید.
امام صادق (ع) می فرماید: چون دهه آخر ماه مبارک رمضان فرا می رسید، پیامبر در مسجد معتکف می شد. درون مسجد خیمه ای از جنس مو – برای ایشان – برپا می کردند تا در آن خیمه به عبادت خدای خود قیام کند. عبادتی فراتر، از عبادتهای روزهای قبل.
شیخ لطف الهل، هم عصر عالم بزرگ شیعی، شیخ بهائی است. او بسیار مرد توجه و عنایت شیخ بهائی بوده تا آنجا که شیخ، مردم را در پاره ای از مسائل شرعی به شیخ لطف الله ارجاع می داده. شاه عباس اول، مسجد شیخ لطف الله را در اصفهان به نام این عالم بزرگ و برای اقامه نماز توسط ایشان ساخت. شیخ لطف الله تا پایان عمر در کنار همان مسجد ساکن بود و در آن مسجد نماز جمعه را اقامه نمود. این عالم سخت کوش به برپایی سنت اعتکاف، اهتمامی ویژه داشت. چنان که بر اثر تلاشهای خستگی ناپذیر او اعتکاف سنتی رایج و زنده باشد . کتاب الرسالة الاعتکافیه از آثار اوست.
شیخ بهائی اهتمام ویژه ای به امر اعتکاف، در ایران داشت. او در کنار شیخ لطف الله به ترویج این سنت همت گمارد. شیخ لطف الله، درباره شیخ بهائی می گوید: "شیخ بهائی نیز در برپایی مراسم اعتکاف، نقش داشته است". شیخ لطف الله در پاسخ به شبهه ای که پیرامون خیمه زدن در مسجد برای اعتکاف، مطرح شده به روش شیخ بهائی، که برجسته ترین عالم آن زمان بوده استناد کرده و می گوید: "شیخ اجل اعظم اکرم، خاتمه المجتهدین، شیخ بهاء المله و الدین، در اصفهان و غیر اصفهان این کار را انجام داده است".
قرآن رمز و راز ایمان، تزکیه نفس و عبادت را این گونه معرفی می نماید "وَ اتّقُو اللهَ لَعَلّکُم تُفلِحون"؛ تقوا پیشه کنید، به این امید که رستگار شوید (آل عمران: 130). در جای دیگر می فرماید: "قَد اَفلَحَ مَن زَکیها"؛ کسی رستگار شد که نفس را تزکیه کرد (شمس:9). "قَد اَفلَحَ المؤمنون"؛ به راستی که مؤمنان رستگاران اند (مؤمنون :1)."
"وَ اذکُروُا اللهَ کَثیراً لَعَلَکُّم تُفلِحون"؛ خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید (جمعه:10). "قَد اَفلَحَ مَن تَزّکی"؛ به راستی که رستگار کسی است که تزکیه نفس کرده باشد (اعلی :14). و "وَ افعَلوا الخَیر لَعَلَکُّم تُفلِحون" (یونس:52). بنابراین قرآن فلاح و رستگاری را به عنوان هدف ایمان، تزکیه نفس و عبادت ذکر می کند. 2) همه عبادات در یک هدف کلی مشترک اند اما برای هر یک از آنها اهداف جداگانه ای نیز وجود دارد؛ و گرنه دلیلی نداشت تا به صورتهای گوناگونی در آیند. حال سؤال این است که هدف تشریع اعتکاف چیست؟ عبادتی چون نماز باعث آرامش انسان می شود زیرا قرآن می گوید: "اَلا بِذِکرِ اللهَ تَطمَئِنُّ القُلوب" و عبادتی چون روزه انسان را صابر بار می آورد و حتی قرآن از روزه به کلمه صبر تعبیر می نماید "استَعینُوا بِالصَبرِ وَ الصَّلاة" از روزه و نماز کمک بگیرید. انسان صابر در برابر مشکلات بردبار است و سختی عبادت را تحمل می نماید و تحت فشار معصیت سر خم نمی کند. اما اعتکاف چه هدفی را دنبال می کند؟
اعتکاف مانند سایر عبادات، دارای آثاری است که می توان آن را از سه جهت مورد مطالعه، قرار داد. الف: آثار اخروی اعتکاف آمرزش گناهان:
توبه در حال اعتکاف موجب جلب رضا و غفران الهی و ورود در صف نیکان است؛ زیرا "قُل یا عِبادِی الذّینَ اسرِفُوا عَلی اَنفُسَهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةَ اللهَ اِنّ اللهَ یغفُرُ الذُنّوبَ جَمیعاً اِنّهُ هُوَ الغَفوُر الرّحیم"؛ بگو ای بندگان من، ای کسانی که بر نفسهای خویش اسراف نمودید مأیوس از رحمت خدا نشوید. به راستی که خداوند همه گناهان را می بخشاید و به راستی که او غفور و رحیم است (زمر:53) و "وَ مَن اعتَکِف ایماناً وَ احتِساباً غَفَرَ لَهُ ما تَقّدَمَ مِن ذَنبِهِ؛ اعتکاف از روی ایمان و یقین، باعث مغفرت او می شود".نزدیکی به خدا:
اعتکاف، موجب نیل به قرب الهی است؛ یعنی همان فلاح و رستگاری که انسان به وسیله عبادت آن را می جوید. در حدیث معراج، خداوند از پیامبر خود سؤال می کند: "ای احمد آیا می دانی در چه هنگام بنده به قرب من نایل می شود" و بعد در جوابش می گوید: "زمانی که گرسنه یا در حال سجده باشد". در جایی دیگر در همین حدیث شریف می پرسد: "آیا از آثار گرسنگی و سکوت و خلوت مطلع هستی؟" سپس جواب می دهد که، "یکی از آثار آن، تقرب بنده به سوی من (خدا) است."
یکی از آثار برجسته اعتکاف، حب خداوند تبارک تعالی است "وَ الذّینَ امَنُوا اَشَّدُ حُبّاً لِلّه؛ (بقره :165) آنان که ایمان آورده اند شدیداً دوست دار خدا هستند."تحصیل بهشت الهی:
از جمله آثار عبادت، رسیدن به بهشت و بهره مندی از نعمتهای آن است. "وَ الذّینَ هُم عَلی صَلواتِهِم یحافظون اوُلئِکَ هُم الوارِثونَ الذّینَ یرِثُونَ الفِردوُسَ هُم فیها خالِدوُن؛ آنان که از نمازهایشان محافظت می کنند آنان وارثان اند آنانی که بهشت را به ارث می برند و در آن جاودانند (مؤمنون : 9-11)."
از آثار حتمی اعتکاف در زندگی فردی انسان، تقویت اراده آدمی است. کسی که مدتی، بر خلاف خواست درونی خویش، خود را در محلی حبس و از بسیاری از امور چون حرف زدن در غیر امور عبادی که به طور طبیعی، تمایل به آنها دارد، پرهیز نماید، خود به خود تمرینی است برای اجتناب از بسیاری خواهشهای نفسانی دیگر، برخورداری انسان از اراده قوی نه تنها در مسائل اخلاقی و دینی بسیار مهم است؛ بلکه نقش آن در امور روزمره هم بر کسی پوشیده نیست. مرد باید که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیا باشد تحمل بار مشکلات، بدون برخورداری از اراده ای قوی، کاری است دشوار. حضرت علی (ع) می فرماید: " مَن اِستَدامَ رِیاضَةَ نَفسِهَ انتَفَعَ؛ هر کس به طور مداوم ریاضت بکشد نفع می برد".انس با معنویات
: در پرتو اعمالی چون اعتکاف، کم کم ارتباط روانی خاصی بین انسان و مسجد، قرآن، نماز، نماز شب و ادعیه به وجود می آید. به نحوی که انسان مشتاق ارتباط با این امور شده دوری از آنها برایش سخت می گردد. دوری از غفلت:
اعتکاف عبادتی چون نماز و به قول قرآن ذکر الله "اَقِمِ الصّلاةَ لِذِکری" (طه:14) را در بردارد. ذکر، همان دوری از غفلت است، غفلتی که اگر به ذکر مبدل نگردد موجبات سقوط آدمی را فراهم می آورد. "اِقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فِی غِفلَةٍ مُعرِضونَ؛ رسیدگی به حساب انسانها نزدیک و مردم در غفلت به سر می برند (انبیاء :1)."تواضع و فروتنی:
اگر انسان بتواند در طول اعتکاف خود را به دروازه های معرفت الهی برساند و خود را در دایره بیکران هستی، کوچک ببیند، استکبار و غرور از او رخت بر می بندد. دیگر در مقابل هم نوع خود تکبر نمی ورزد بلکه فروتنی را پیشه خود خواهد ساخت. ج: آثار دنیور اعتکاف ( اجتماعی )
کاهش جرم و فساد:
به عقیده جرم شناسان اجتماعی، بسط و گسترش مسایل معنوی، باعث کم شدن جرم و فساد در جوامع می گردد. اعتکاف در این میدان می تواند نقش مهمی ایفا کند؛ زیرا مشتمل بر چند عبادت است و آثار معنوی ویژه ای حتی بر افراد غیر معتکف بر جای می گذارد. آشنایی و برقراری ارتباط دوستانه:
حضور مؤمنین شهر در چند مسجد، فرصتی است که مؤمنان یکدیگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پیدا نموده و از آثار اخوت اسلامی برخوردار شوند. این اثر را به راحتی می توان از لابلای خاطرات منتشر شده معتکفان به دست آورد.